سلام
باامروزدقیقا چهارمین روزی که سردرددارم سرم داره میترکه چیزی شنیدم که ازدرون منفجرم کرداره دیگه تنها نیست تاوقتی که تنها بودحالمومی پرسیدسراغی ازم میگرفت ولی الان حتی دلشم برام نمیسوزه حتی بخاطربلایی که سرم اورده یه ذره خجالت نمیکشه شایدم ازم متنفرباشه نمیدونم امروزداداشم حرف میزد دادزدم ااااااااااااااااه.میدونن سردرددارم ساکت شدکتاب شعرسپهری رومیخوندم کتابوجلوی صورتم گرفتم وقتی برداشتم خیس خیس شده بوددادام سربه سرم میذاره میگه میمیری بمیرم این دنیادارم عذاب میکشم اون دنیامیکشم فرقی نمیکنه
من اینطوری نبودم داغون نبودم داغونم کردن چطوری فراموش کنم چطوردلش اومدفراموش کنه نمیدونم چی بهش بگم ولی به خدا به خداکه بزرگیش واسه عالمو ادم معلومه ازسرش نمیگذرم حتی اگه خوشبخترین ادم روی زمین باشم
میدونیدوقتی به دوستم گفتم گفت خیلی ادمه پست ودمدمی مزاجی هوس بازه درغگوگفت لیاقتتونداشت
چیزی نداشتم بگم فقط سرموپایین انداختم
بخداحقم نبود خدایا خدااااااااااااااااااااااااااااااحق من این نبود
خیلی تنهام خیلی خیلی خیلی زیاد
هیچ کس بامن نیست
مانده ام تابه چه اندیشه کنم
مانده ام درقفس تنهایی
درقفس میخوانم
چه غریبانه شبی است
شب تنهایی من
سلام
ممنون که تو هم به من سر زدی و منوبا اسم داستان کوتاه لینک کردی
اسم من! اگه خوب به کل نظر ها دقت کنی اسم من معلومه
اگه اسمم رو پیدا کردی به من خبر بده
سلام دوست عزیز
عزیز شاید خدا خواسته که این اتفاق بیوفته
خدا دوست نداره بنده هاش عذاب بکشن
ژس حتما برای خدت خیلی خیلی بهتر بوده که طرف ازت جدا شده
سلام خیلی ممنون بازم بهم سربزن ابجی
سلام
چرا واسه شما قشنگ نبود؟
همون اسمی رو که شک داری بگو
چرا اسم من برای شما مهم است؟
چون شعر رو خودم نوشتم دوست ندارم جایی باشه
یا حق
سلام
چرا؟
اگه ناراحت شدی ببخشید
میخوام ناشناس باشم
سلام
باشه
اولین حرف اسم من {م}واخرین حرفش{د}است
تو هم موفق باشی
بازم بهم سر بزن
یا {ح}ق