لحظه های بارانی

عروس مردگان

لحظه های بارانی

عروس مردگان

حسرت روزه

سلام

حال شما؟؟

اره ماه رمضون اومد تشنگی شروع شد البته من ماه رمضونا فقط تشنم میشه دلم تنگ شده میخوام روزه بگیرم اما نمیتونم دوشنبه روزه پیشوازی گرفتم حالم بد شداورزانسی شدم ونمیتونم روزه بگیرم هیچکی شایدحالمو نفهمه ولی روزه یه حس وحاله خاصی داره که امسال من ازازاین حس وحال محرومم

هنوزگاهی قلبم دردمیگیره هنوزیه چیزایی روتوقلبم نگه میدارم وکسی چیزی ازش نمیدونه سخته ولی ادم دوسداره بعضی چیزافقط تودل خودش باشه حتی اگه بانگه داشتنشون خیلی زجربکشه

رودخانه ماه رومیبینید؟نمیدونم شایدم نمیبینید ازایلجیما خوشم میاد بسرساده وخوبی ازمحبتش ازاروم اماشربودنش خوشم میاد

خیلی وقته هوس کردم برم تویه جاده که کسی نباشه سوار ماشین روسریموبردارم موهاموبازکنم باددستاشولای موهام بکنه چشاموببندم اینقدکه سیربشم شایدساعت ها

دوستدارم اینقدوسط اتاق بجرخموبچرخم تابیفتم روزمین

یه دشت مثل این دشتای توفیلماگیربیارم تادلم میخواد توش بدوم بدوم

روی یه زمین چمن درازبکشمواسمونه روزوشب خداروببینم روهمون زمینم غلط بزنم

امسال قراره گواهینامه بگیرم ولی یه ذره میترسم

نمیدونم یه کم عوض شدم چندشب پیش یه خوابی دیدم که چندروزه دارم گریه میکنم

کسی وتوخواب ندیدم تاریک بودوفقط یه صدابودالبته تاریکی محض هم نبود بهم میگفت:

نبخش ولی زندگی کن خداروشکرکن خداروشکرکن خداروشکرکن دقیقا سه مرتبه تکرارکرد

بعداخرخواب قبولی کنکورتویه شهری ودیدم که ترسوندم وباهمین ترس بیدارشدم ودیگه خوابم نبرد اذان صبح ومیگفتن بلندشدم وضوگرفتمونمازخوندم ودعا ولی خیلی فکروذهنم مشغول بود

نمیدونم دارم نگاهموبه دنیاعوض میکنم ولی هنوزدست ازسر گریه کردن برنداشتم

امیدوارم هیچکس هیچکس چشاش گریون نباشه حتی ازسرشوق وقتی خوشحال بود یاناراحت بخنده وبخنده خداخودش جواب خوب وبد ومیده دوبرابره این دنیاعذاب بدی وبدتروجواب خوبی وخوبتر

دوستای گلم شادوشاد باشید وموفق

یاحق

نظرات 2 + ارسال نظر
رویا شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:23 ب.ظ http://donyaafsaneh.blogsky.com/

وب زیبایی دارید تبریک می گویم به سلیقتون منم یه وب دارم خوشحال میشم بیای

کامران یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:01 ق.ظ

سلام
سلام کردن یادت رفت
داری خودتو میکشی که چی بشه
بسه دختر واسه چی بابا جان مریضی فکر خانوادت باش این همه خرجت کردن
میدونم من هر چی بگم فایده نداره تهش بهم فش میدی
ولی لیلا دنبال زخم زبون زدن نباش من به اندازه کافی به خودم زخم زدم
نفرین یادمه که میگفتی هیچ وقت کنی خوب آدما عوض میشن
از الان هر وقت بلا سر بیاد شاید با خودم بگم نفرینه تو گیرا شد
اشکال نداره هر کاری کن تا دلت خنک بشه
یاحق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد