سلام
هنوزم سردردم خوب نشده سرم داره میترکه
دیروزبارون اومدخیلی شدیددیگه بارون خوشحالم نمیکنه فقطباعث میشه بیشتردلم بگیره
دیروزاین شعرو زمزمه میکردم:
غلط کرده باران
حالاکه مرابه توبدعادت کرده
بی تو می بارد
روزوشب
بی خستگی
باورکن تمام غذاهاته میگیرند
وقتی خودت نیستی
باران هست
ویاداین دوتاشعرازسهراب سپهری میفتادم
چشم هارابایدشست،جوردیگربایددید
واژه رابایدشست.
واژه بایدخودباد،واژه باید خودباران باشد
چترهارابایدبست،
زیرباران بایدرفت.
فکرراخاطره را،زیرباران بایدبرد
باهمه مردم شهر،زیرباران بایدرفت.
دوست رازیرباران باید جست.
زیرباران بایدبازن خوابید
زیرباران بایدبازی کرد
زیرباران باید چیزنوشت،حرف زد،نیلوفرکاشت،
زندگی ترشدن پی درپی،
زندگی اب تنی کردن درحوضچه ی (اکنون)است.
و
مراگرم کن
(ویک بارهم دربیابان کاشان هواابرشد
وباران تندی گرفت
وسردم شد،ان وقت درپشت یک سنگ،
اجاق شقایق مراگرم کرد)
ازاین شهرخسته شدم خیلی خسته شایدسهرابم دیگه ازکاشان متنفرشده بوده هی چیزی به ذهنم نمیرسه قبلازنوشتن سرم پربودپره پربود ولی نمیدونم چی شدالان خالی شده
هیییییییییییییییییی خداااااااااا
موفق باشید
یاحق
سلا{م}
بله {ح}ه{م}{د}اره
من اهل کجاممممممم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کل ایران سرای من است
موفق باشی
یاحق
دشمنت شرمنده
سلام حاج خانم
هنوز اسم من رو نفهمیدی گفتمش تو نطر قبلی گفتم
تهرانی ولی فعلا تو کیشم
یا حق
سلام حاج خانوم
چرا اینقدر دلگیر...........
کم پیدائی؟؟!!!؟؟؟ بیخیال سخت نگیر
در پناه بارون